مشاوره تحصیلی

آینده ی فردایت را امروز خود "تو" می سازی

مشاوره تحصیلی

آینده ی فردایت را امروز خود "تو" می سازی

درباره بلاگ
مشاوره تحصیلی

الناز عدالت خواه
کارشناس ارشد آموزشی
رتبه ساز ترین مشاور تحصیلی استان گیلان

یک دهه موفقیت، همراه با محبوبیت؛ تصادفی نیست!!

✅برگزاری کارگاه های آموزش متدهای صحیح مطالعه و برنامه ریزی و روش های صحیح تست زنی و مدیریت زمان جهت شرکت در آزمون
✅مشاوره و پشتیبانی و نظارت مستمر حضوری و مجازی توسط تیم مجرب مشاوره به صورت گروهی و VIP
✅برگزاری آزمون های مبحثی همگام با کلاس های درسی و آزمونک های آمادگی آزمون های آزمایشی موسسات برتر کشور
✅انتخاب رشته دانشگاهی به روش بدون ریسک IEF در استان گیلان


تجربه طلایی+متدهای نوین آموزشی+تعهد و دلسوزی کم نظیر=رتبه های تک رقمی و دو رقمی کنکور

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۱ آبان ۹۶، ۱۴:۵۰ - مهسا
    خوبه
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۲۴

عاقبت چت کردن

عاقبت چت کردن.....


شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش



به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم



بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد


بگفت هاله ز موهای کمندش / کمان ابرو و قد بلندش


بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست


ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من


ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم


در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام


برای دیدنش بی تاب بودم / زفکرش بی خور و بی خواب بودم


به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده


به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست


ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت


خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار


رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود


چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / توگویی اژدهایی بر من آویخت


به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا


ندیدم من اثر از قد رعنا / کمان ِابرو و چشم فریبا


مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من


ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم


به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به «جاوید» / به شعر آورد او هم آنچه بشنید


که تا گیرند از آن درس عبرت / سرانجامی ندارد قصّه ی چت  



موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۳۰
👗خانم نویسنده✒

اخلاقی

نظرات  (۶)

۰۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۴ raha !!! روانیه احساس
بابا عاااالی بووووود 
پاسخ:
فدامداااات 
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۹ بز بز قندی
عااااااااااااالی بود اجی
پاسخ:
فدات گلم 
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۲ بسیجی گمنام
اول : سلام
دوم :بارالها، مرگ مرا زندگی برای دیگران ساز، برای ملتم! دینم، برای آن سیاه دربند! برای آن ضعیف بی‌چیز! برای آن فقیر غمین! برای آنان که جز اشک،‌ سلاحی و جز ذکر تو دوایی ندارند.
سوم: هیـــ
چهارم:التماس دعای فرج
پنجم: عاقبتون بخیر و ختم به شهادت

پاسخ:
ممنون همچنین 
معلومه ی بسیجی تمام عیارید 
موفق باشید 
افتخارافرین باشید  
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۰ طاها میرویسی
قشنگ بود!
عکس مینیون ها هم جالب!
پاسخ:
ممنون 
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۳ مهدی بابامحمودی
خیلی خوب بود
الان دیگه همینجوری شده
پاسخ:
اره واقعا  
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۲۲ پروانه شیخ
سلام
شعر بسیار زیبایی بود. واقعا شنیدن کی بود مانند دیدن.
ممنون از شما
پاسخ:
دقیقا 
خواهش قابلی نداشت :-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">